هو اللطیف
می خواهم در این روزهای آخر دوره دکترا
و برای این آخرین روزها
ذهن م را از هرچه به آن تراوش می کند
و دوست دارم و دوست ندارم..
آگاهانه و ناخودآگاه..
باید باشد و نباید باشد..
نیست و نبوده..
هست و نباید باشد..
پوچ و مزخرف..
فاخر و عزیز..
و هرچه و هرچه..
خالی کنم در اینجا
با این عنوان
"و تو چه میدانی؟!.."
پ.م. شروع می کنم.. بسم الله..